تفال به حافظ امروز جمعه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲



فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

راهی بزن که آهی بر سازِ آن توان زد

شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد

بر آستانِ جانان گر سر توان نهادن

گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد

قَدِّ خمیدهٔ ما سهلت نماید، اما
بر چشمِ دشمنان تیر، از این کمان توان زد

در خانقه نگنجد اسرارِ عشقبازی

جامِ میِ مُغانه هم با مُغان توان زد

درویش را نباشد برگِ سرایِ سلطان

ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببازند

عشق است و داوِ اول بر نقدِ جان توان زد

گر دولتِ وصالت خواهد دری گشودن

سر‌ها بدین تَخَیُّل بر آستان توان زد

عشق و شباب و رندی مجموعهٔ مراد است.

چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد

شد رهزنِ سلامت زلفِ تو وین عجب نیست

گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد

حافظ به حَقِّ قرآن کز شِید و زرق بازآی

باشد که گویِ عیشی در این جهان توان زد

شرح لغت: گلبانگ سربلندی: بانگ خوش سرافرازی

تفسیر عرفانی:

هر دو جهان در نظر عارفان درگاه دوست که عاشق لقای او هستند به هیچ نمی‌ارزد و اگر وصال دوست برایشان محقق گردد در ابتدای امر از سرمایه جان می‌گذرند و آن را فدای عشق او می‌کنند.

تعبیر غزل:

روز‌های خوشی در انتظار توست و ایام محنت سپری گشته است. به خداوند توکل کن و او را در هیچ حالی فراموش نکن. اگر می‌توانی به مسافرت برو برای روحیه‌ات بسیار مفید است.